در کتاب سیری در تاریخ پیامبر اکرم (ص) اثر آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی در مورد مفصلی آمده است. در قسمتی از جلد 1 کتاب سیری در تاریخ پیامبر اکرم (ص) نیز، در مورد حالات و شرایط حضرت فاطمه زهرا (س) در هنگام احتضار پیامبر و پس از رحلت ایشان مطالبی آمده است که در ادامه آن را میخوانیم:
بعد حضرت به منزل برمی گردند و بیهوش می افتند، وقتی که به هوش می آیند، می بینند فاطمۀ زهرا بر بستر آن حضرت نشسته و در حال گریه است و این اشعار را می خواند:
و أبیَضَ یُستَسقی الغَمامُ بِوَجهِهِ *** ثِمالُ الیَتامی عِصمةٌ لِلأرامِلِ
حضرت میفرمایند:
فاطمه جان، گریه نکن! آنچه که خداوند برای همه مقدّر کرده است، برای من هم مقدّر میکند! برو و فرزندان من حَسَنین را بیاور!
حضرت میروند و حَسَنین را میآورند. آنها را در آغوش میگیرند و شروع به گریه میکنند، سپس راجع به حسنین به افرادی که در دور بستر آن حضرت بودند و به دیگران توصیه میکنند؛ در این هنگام جبرئیل و میکائیل به خدمت آن حضرت میرسند و به آن حضرت عرضه میدارند: «یا رسولالله، وصایای خودت را به علی بکن!»
وصیّت پیامبر به امیرالمؤمنین (ع) نسبت به مصائبی که بر سر فاطمه می آید
پیغمبر، امیرالمؤمنین را صدا میزنند، حضرت میآیند و در کنار پیغمبر مینشینند، و پیغمبر شروع به وصیت میکنند:
یا علی، کسی که در راه خدا و محبّت ما قدم برمیدارد، تو او را یاری کن! کسی که دشمنی میکند، تو از او کناره بگیر!
بعد شروع میکنند وصیّتهای دیگری را به حضرت علی میگویند:
یا علی، اگر حقّت را گرفتند، صبر کن! اگر خلافتت را غصب کردند، صبر کن! یا علی، اگر حرمت فاطمۀ من را هتک کردند، صبر کن! اگر فاطمه را زدند، چیزی نگو! یا علی، اگر بچۀ او را سقط کردند، صبر کن!
امیرالمؤمنین علیه السّلام میگویند:
قسم به خدا شنیدم که جبرئیل به پیغمبر اکرم گفت: «به علی بگو چه به سر فاطمۀ تو میآورند! به علی خبر بده که پس از مرگ تو، برای فاطمه چه مسائلی را پیش میآورند!»
وقتیکه من این مطلب را از جبرئیل شنیدم، غش کردم و بیهوش افتادم، وقتیکه بههوش آمدم، عرض کردم: یا رسولالله، صبر میکنم!
عزاداری حضرت زهرا بر تربت پدر و گلایه از امّت
خوب وصیّت پیغمبر را عمل کردند! کاری کردند که حضرت زهرا سلام الله علیها روزها کنار تربت پیغمبر بیاید و زن ها به دور آن حضرت جمع بشوند و حضرت ندبه کند و زاری کند و گریه کند:
یا رسولالله، از این دنیا رفتی، ولی این امّت تو با بقیۀ تو و باقیماندۀ از نسل تو چه نکردند؟!
این اشعار حضرت زهرا است، کنار قبر پیغمبر دارد ندبه می کند:
ماذا علی مَن شَمَّ تُربةَ أحمَدا *** أن لا یَشُمَّ مَدَی الزّمانِ غَوالیا
صُبَّت عَلیَّ مَصائبٌ لَو أنَّها *** صُبَّت عَلَی الأیّامِ صِرنَ لَیالیا
ای رسول خدا، تو رفتی و این امّت مصائبی بر سر من آوردند که اگر بر کوهها تقسیم میکردند، از هم میگسیختند!